English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (9503 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
circulating edium U وسیله رواج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circulating U سیار
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
circulating U چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
circulating U رایج
circulating storage U انباره گردشی
circulating pump U پمپ دوار
circulating medium U وسیله انتقال قدرت خرید
non-circulating materials U اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
circulating library U کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
circulating capital U سرمایه در گردش
circulating capital U سرمایه در جریان
circulating asset U دارایی جاری
circulating asset U دارایی در گردش
oil circulating lubrication U روغنکاری نوع گردشی
Recent search history Forum search
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com